بسمالله الرحمن الرحیم-فلسفه نبرد کربلا وریشهای ان-بخش هفتم-مقدمه- اولین بار کانت به این نتجه رسید که باید سیستم ونظام هدایت انسان رامطرح کند وبه این نتجه رسید این سیستم براین اساس است که انسان با خداوند به تعامل دوطرفه میرسد وانسان وخداوند به وحدت میرسد مشکل این سیستم این است انچه خداوند اراده میکند سرنوشت نامید وانچه انسان میخواهد اراده نامید بین اراده وسرنوشت تناقضات بسیاری دید وبرای برطرف کردن این تناقضات فرضیه هائیبیان کرد که سرتا پا اشتباه وبه همین علت استادمن درانگلستان فرمودند کانت ضربه سختی به فلسفه الهی زد ولی اخیرا فلیسوفان اعتنائی به رفع تناقضات جناب کانت نمیکنند وانرا منطقی نمیدانندبلکه معتقد هستند تناقضات رابخوبی بیان کرده است مشکل این سیستم این است که انسان اول باید تابع محض خداوندجل وجلاله باشد وبعد وارد تعامل شود شیطان میخواست که خداوند تابع اوباشد وسپس ایشان با خداوند به وحدت برسد .معلم انسان شود که هیچگاه ازاو جلوتر نرود وتابع اوباشد ونمی دانست که حالادم مربی است واو شاگرداست وبه این طرح خورده گرفت بعد فیلسوفان درغرب متوجه شدند که حل این مسئله برای بشر امکان ندارد و در حقیقت هم همینطور است زیرا بسیار مسائل ان درونی است تا بیرون واین کار انبیا واولیا کرام است طرح عقلائی وحدت انسان با دنیای خارج دادندکه بیشتر بیرونی است وجناب نیجه متوجه مهمتر ازان طرح به وحدت رسیدن انسانها است که فیلسوفان غرب معتقد هستند که اولین فرد است که انسان جهانی را مطرح کرده است این سه طرح درواقعیت درعرض هم نیستند دریول هم ودریک راستا هستند یعنی طرح انسان وخداوند اگرحل نشود انها که زیر مجموعه این طرح امی هستند حل نخواهد نشد بلکه بنا بر بیانان مشعشع حضرا یت الله اعظمی حفظالله انشاله جوادی املی انسان به جای انکه به اب برسد به کف میرسد وبه جای انکه به نور برسد به سایه میرسد وبه جای انکه بحق برسد به حقنمای باطل میرسد امام صادق علیه اسلام یک جمله طلائی درباره معاویه علیه العنت دارند که مفسر امروز مذهب وسیاست غرب است که معاویع بعضی از امربه معروف های الهی را مطرح که البته به نحمی که مغایر با سیاست او نباشد ولی نهی ازمنکرهای الهی را مطرح نکرد درنتجه هرکس میفهمید چناچه به امرمعروفهای ایشالن عمل نکند منکرانجام داده است مقدمه دوم- این است هدف اصلی این جهان که رسیدن به قرب الهی است بیادجاده غرب وکامل ار طی کند نهانکه درخواست کندوخداوند یک دفعه این کمال وقرب وسعادت درکاسه ایشان میگذارد طرحی که مسیحت غرب میدهد تنها با انفاق جزئی بعضی افعال واعمال کوچک وخاض انسان به انکمالنمیرسد درحالیکه کار بشر بدست قیصربدهد ودخالتی نکند بلکه انهاراهم تائید کند ائمه اطهار علیه السلام مربی یک کلاس خاص هستند تا این انسان به درجه دکتری برسد که امام زمان علیه السلام وسپس رجعت شود البته انسان مانند شهدا سهم بزرگی از زحماتاش دارد ودرپایه میزان بدرجات بالا میرسد-جناب معاویه امد ثروتی تقسیم کرد که افراد به این سادگی انرا بدست نمیاوردند لذا کم کم مسلمانان به سمت ایشان کشیدشدند حتی شیعیان وجب علی علیه السلام گرچه قلبی بود ولقلقه زبان بود عامل فشار بود که معاویه بترسد وانرا لغو نکند بلکه زیاد کند-ادامه دارد